عادت طرح شعر آوردند


قومی از حرص و بخل گندهٔ خویش

نام حکمت همی نهند آنگاه


بر خرافات ژاژ ژندهٔ خویش

گرگ و خراز این لئیمان اند


همه دوزنده و درندهٔ خویش

انوری پس تو نیز یاد آور


طیرگیهای زهرخندهٔ خویش

پیش همچون خودی ز سیلی آز


سرک پیش درفکندهٔ خویش

شکر کن کین زمانش می بینی


خواجهٔ دیگران و بندهٔ خویش